زیر کوه
شهرستان زیرکوه
شهرستان زیرکوه به مرکزیت شهر حاجی آباد، در شمال شرقی استان خراسان جنوبی واقع شدهاست. این شهرستان تا فروردین ۱۳۹۱ جزوی از شهرستان قاینات بود که در این تاریخ به شهرستان ارتقا یافت.

تقسیمات کشوری
شهرستان زیرکوه شامل ۳ بخش و ۶ دهستان است:
بخش مرکزی شهرستان زیرکوه
دهستان زیرکوه
دهستان پترگان
شهرها: حاجی آباد
بخش زهان
دهستان زهان
دهستان افین
شهرها: زهان
بخش شاسکوه"مرکزیت آبیز"
دهستان شاسکوه
دهستان بهمن آباد
مشخصات کلی شهرستان
این شهرستان، دارای ۲ شهر حاجی آباد و زهان، سه بخش و ۶دهستان است. همچنین این شهرستان،
جاذبههای گردشگری
شهرستان زیرکوه، از جمله شهرستانهای قدیمی استان است که دارای پیشینه کهن میباشد اما به دلیل زلزله خیزی هیچ اثر باستانی برجای نماندهاست به جز بقایای مسجد جامع افین، رباط زردان، قلعه کوه زردان، مسجد تاریخی زهان مهمترین جاذبههای گردشگری این شهرستان عبارتند از:
روستای هدف گردشگری افین
روستای گردشگری زردان
طبیعت تجنود
مزار نور پیشبر
کوه شاسکوه فندخت
مزار میرسعدالله شاهرخت
قلعه حسن بایخان شاهرخت
سد خاکی شهید همت شاهرخت
طبیعت همت آباد جهت کویر نوردی
دهستان زیرکوه
دهستان زیرکوه نام دهستانی در بخش باغ بهادران شهرستان لنجان، استان اصفهان در ایران است. براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰۰۷۳ نفر (۲۶۲۰ خانوار) بودهاست.
بخش مرکزی شهرستان زیرکوه
بخش مرکزی شهرستان زیرکوه یکی از بخشهای شهرستان زیرکوه در استان خراسان جنوبی است. مرکز این بخش شهر حاجیآباد میباشد.
جمعیت
بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت بخش مرکزی شهرستان زیر کوه در سال ۱۳۸۵ برابر با ۲۶۲۰۳ نفر بوده که از این میزان ۱۶۹۵۱ نفر باسواد بودهاند.
موقعیت جغرافیایی
این بخش در شرق شهرستان قائنات واقع شدهاست و دارای سه دهستان شاسکوه به مرکزیت (آبیز)، دهستان زیرکوه به مرکزیت (حاجی آباد) و دهستان پترگان به مرکزیت (شاهرخت) میباشد. مساحت آن ۶۴۲۸ کیلومتر مربع و فاصله مرکز بخش تا مرز ۸۵ کیلومتر است.
این بخش از طریق دهستان پترگان ۱۱۶ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان دارد و بازارچه یزدان در این منطقه واقع است. تمامی مرز مشترک را دشت تشکیل میدهد.
از پدیدههای مهم جغرافیایی این بخش میتوان از دَقّ پِترِگان نام برد.
طبیعت و آب و هوا
اقلیم: دشت و کوهستان
جاهای دیدنی: طبعت زیبای روستای پیشبر , آبیز
نوع آبوهوا : نیمه گرمسیری متوسط
میزان بارندگی : ۱۵۰ میلیمتر
بیشینهٔ دما : ۳۸ درجه سانتیگراد
کمینهٔ دما : ۱۰- درجه سانتیگراد
امکانات
آموزش و پرورش :
کودکستان : ۴ واحد
دبستانهای دولتی : ۶۴ باب (۳۹۴۸ دانش آموز)
مدارس راهنمایی : ۱۵ باب (۱۵۹۷ دانش آموز)
دبیرستان : ۶ باب (۵۶۶ دانش آموز)
مراکز پیش دانشگاهی : ۲ واحد (۹۹ دانش آموز)
بهداشت ودرمان:
درمانگاه : ۴ واحد
داروخانه : ۱ واحد
خانه بهداشت : ۱۷ واحد
تعداد پزشکان عمومی : ۵ نفر
فرهنگی - ورزشی
کتابخانه : ۱ واحد (تعداد کتب : ۳۵۰۰)
مرکز فرهنگی هنری: ۱ کانون
مراکز ورزشی : ۶۰۰۰ متر مربع (زمین ورزشی)
سالن ورزشی : ۲ واحد (حاجی آباد - آبیز)
کشاورزی و دامداری
سطح زیر کشت آبی : ۱۸۰۰ هکتار
سطح زیر کشت دیم : ۱۵۰۰ هکتار
میزان تولید گندم در سال زراعی ۸۱ - ۸۲ : ۵۶۵۵ تن
تعداد دام موجود : ۱۵۰، ۰۰۰ راس
صنعت
تعداد کارگاه صنعتی : صفر
تعداد شاغلان بخش صنعت : صفر
راههای ارتباطی
طول راههای آسفالته : ۲۳۵ کیلومتر
طول راههای شنی : ۵۶۵ کیلومتر
طول راه مرزی : ۱۵۱ کیلومتر
آب
چاه عمیق : ۸۷ حلقه
قنات : ۱۴۴ رشته
چشمه : ۲۵ حلقه
تعداد مشترکان آبفای شهری: ۱۴۹۰
تعداد مشترکان آبفای روستایی : ۴۸۸۹
برق
تعداد مشترکین شهری : ۱۳۰۰
تعداد مشترکین روستایی : ۱۰۰۰۰
مشترکین بخش صنعت وکشاورزی : ۶۶
مخابرات
خطوط تلفن شهری : ۲۰۰۰
خطوط تلفن روستایی : ۱۶۴۷
حاجیآباد
حاجیآباد، مرکز شهرستان زیرکوه، شهری است در استان خراسان جنوبی.
جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵ برابر ۴۷۸۴ نفر گزارش شده است.
حاجیآباد در میانه راه شهر قائن به دَقّ پِترِگان و مرز افغانستان واقع شدهاست. منطقه حاجیآباد با خشکسالی روبهرو است و احداث خط لوله آبرسانی آبیز در مسیر رودخانه حاجیآباد از طرحهای بهبود وضعیت آب در این منطقه است.
زهان
زهان شهری است در استان خراسان جنوبی. این شهر در بخش زهان از توابع شهرستان زیرکوه قرار دارد. این روستا ابتدا به نام «زهآب» بوده یعنی محل جوشش آب که به تدریج به تغییر لهجه به نام زهان در آمدهاست. عمده در آمد اهالی این منطقه از طریق کشاورزی است که زرشک بیشترین سطح زیر کاشت را به خود اختصاص دادهاست.
جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵ برابر ۷۰۷ نفر گزارش شدهاست.
قدمت تاریخی این شهر به دوران پیش از اسلام برمی گردد. بازار زهان در حدود سیصد سال پیش در منطقه شهرت داشتهاست و تا صد سال پیش اهمیت ان در جنوب خراسان بیشتر از قاین وبیرجند بودهاست.
بخش زهان
بخش زهان یکی از بخشهای شهرستان زیرکوه در استان خراسان جنوبی ایران است.
تقسیمات کشوری
بخش زهان
دهستان افین
دهستان زهان
شهرها: زهان
جمعیت
بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت بخش زهان شهرستان زیرکوه در سال ۱۳۸۵ برابر با ۱۲۲۷۹ نفر بوده است.
بخش شاسکوه
بخش شاسکوه یکی از بخشهای استان خراسان جنوبی است که در شهرستان زیرکوه واقع شدهاست. این بخش از دو دهستان شاسکوه و بهناباد تشکیل یافتهاست. مرکز بخش شاسکوه روستای آبیز است.
دهستانها
دهستان شاسکوه
دهستان بهناباد
مرکز
بهناباد
روستاها
آبیز
اسفاد
میر آباد
نوده
استند
بند آخوند
بیدخت
پیکستان
چاه پایاب (همتآباد)
چاه مگار
حوص توبا
حوض تاجاحمد
حوض تیغزرد
حوض جمشید
حوض جهاد
حوض جهاد استند
حوض حاجشیر
حوض حاجیمحمد
حوض خران
حوض خواجه
حوض شیخ
حوض قادری
حوض قاسم
حوض گورخر
حوض محمدجان
حوض مسافر
حوض یعقوبی
خوض لپی
سد آخوند
سد بهمنآباد
شاسکوه
فندخت
فیروزآباد
کافور
کریزان سفلی
کریزان علیا
کلاته زرد
نیار
قائن
قائِن یا قایـِن یکی از شهرهای استان خراسان جنوبی و مرکز شهرستان قائنات در ایران است. قائن به خاطر زعفران مرغوب آن دارای شهرت است. شهر قائن که در گذشته دارای برج و بارو، کهندژ، خندق و ارگ بوده، به همراه تون (فردوس امروزی) از شهرهای مهم ایالت قهستان محسوب میشدهاست.
پیشینه
بر اساس آخرین یافتههای باستانشناسی سابقه سکونت در شهر قائن به دوران پارینه سنگی میانی (حدود ۳ هزار سال قبل) میرسد. بر اثر حفاریهای باستانشناسی هیئت آمریکایی در غار خونیک در جنوب این شهر، تعدادی دست افزارهای سنگی مربوط به دوران پارینه سنگی میانی در این غار به دست آمد که از لحاظ مطالعات باستانشناسی و انسانشناسی بسیار حائز اهمیت است. همچنین وجود تعداد زیادی تپههای باستانی در اطراف شهر قائن که بر اساس مشاهدات اولیه از دوران پیش از تاریخ دارای آثار و نشانههایی است که قدمت طولانی سکونت در این منطقه از کشور ایران را اثبات کردهاست.
نقل است که شهر قائن را کی لهراسپ پدر گشتاسب ساختهاست. مارکوپولو در سفرنامه خود از این ناحیه به نام «تونوکاین» نام بردهاست که این نام از نام دو شهر بزرگ ایالت قهستان که تون (فردوس امروزی) و قائن باشند گرفته شدهاست. همچنین درسال ۴۴۴ هـ. ق ناصرخسرو قبادیانی از این شهر دیدن کرده و از استحکامات شهر و مسجد جامع آن یاد کردهاست. ایالت قهستان، همزمان با ورود اعراب به ایران، پناهگاه زرتشتیانی بود که به آن پناه آورده بودند. حمدالله مستوفی، در قرن هشتم هجری از مرکزیت قائن نسبت بهآبادیهای دیگر قهستان، و همچنین از فراوانی زعفران و میوة آن گزارش دادهاست. یکی از مهمترین آثار تاریخی قائن، مسجد جامع آن است که از بناهای قرن هشتم هجری میباشد.
وجه تسمیه
علت نام گذاری بدرستی مشخص نیست اما سه نظر را میتوان مورد ارزیابی قرار دارد.
قائن واژهای است بسیار کهن که نام یکی از فرزندان حضرت آدم بوده و انتقام هابیل را از قابیل گرفته است.
قاین تغییر یافته کائن است. کائن به معنی موجود - وجود و است و کائنات جمع آن است.
قائن تغییر یافته از قهستان است و قهستان تغییر یافته و عربی شده کوهستان است.(به نقل از نامههای جغرافیایی میراثی کهن، دکتر عجم، سازمان نقشه برداری)
آثار باستانی
آخرین بررسیها در شهر قائن به شناسایی ۱۷۰ اثر منجر شده است. این آثار شامل تپهها و محوطههای باستانی، قلعهها، مساجد، مقابر و آرامگاهها، خانههای تاریخی، درختان کهنسال، غارها، پناهگاههای سنگی و دژهای زیرزمینی است.
بیشترین تراکم آثار مربوط به قرون میانه اسلامی بخصوص قرن پنجم (اواخر سلجوقی) تا قرن هشتم (تیموریان) است به شکلی که اکثر تپهها و محوطههای باستانی و قلعههای کوهستانی و بسیاری از غارها دارای آثاری از این دوران است. «وجود رشته کوههایی که دارای ساختار آهکی است در منطقه، باعث بوجود آمدن تعداد فراوانی غار در مناطق مختلف شهرستان قائن شده است.»
غارهای شناسایی شده بیشتر در مناطق مرکزی شهرستان پراکندهاند. علاوه بر شگفتیهای طبیعی که این غارها دارند وجود نشانههایی از آثار تاریخی بخصوص وجود آثار معماری در بسیاری از غارها، آنها را به یکی از جاذبههای مهم تاریخی و گردشگری منطقه تبدیل کرده و از این نظر دارای استعدادهای بالقوه فراوانی است. همچنین این بررسیها به شناسایی ۴۰ قلعه تاریخی در این شهر منجر شد. بیشتر این قلعهها در زمان اسماعیلیان (۱۰۰۰ سال پیش) ساخته شده و کاربرد نظامی داشتهاند. قدمت بقیه قلعهها به دوران ساسانی (۲۰۰۰ سال پیش) و سلجوقیان (همزمان با اسماعیلیان) باز میگردد.
بر اساس آخرین یافتههای باستانشناسی سابقه سکونت در شهر قائن به دوران پارینه سنگی میانی (حدود ۳۰ هزار سال قبل) میرسد.
قلعه چهل دختر
قلعه چهل دختر در ۵٫۳ کیلومتری جنوب شرق شهر قائن و در بخش مرکزی واقع شده و به شماره ۱۵۲۷۲ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. این قلعه بر فراز کوهی مشرف به دشت و شهر قائن واقع شده که این کوه دارای سطحی وسیع و مناسب برای ساخت و ساز میباشد. بالاترین نقطه قلعه به جبهه غرب قلعه نزدیک است و از این نقطه تمام قسمتهای قلعه قابل کنترل و تحت نظر میباشد.
مسجد جامع قائن
مسجد جامع قائن که از بناهای قرن هشتم هجری است، در قائن واقع شده است. این مسجد، برطبق کتیبهای که در لوح سنگی نقر نمودهاند، درسال ۱۰۸۶ هـ. ق مرمت شده است. منبر چوبی نفیس آن در سال ۱۰۸۲ هـ. ق ساخته شده، و از نمونههای عالی هنرهای دستی است. بنا بر اطلاعات سنگ لوحههای موجود در این مسجد، این بنا در زمان سلاطین گورکانی در قرن هشتم هجری، و به وسیله امیر جمشید بن قارن نایینی، یکی از سرداران گورکانی، بازسازی و اصلاح شده است. اما بسیاری نیز بنا بر برخی مدارک، احداث این بنا را به اوایل قرن پنجم هجری نسبت دادهاند، ضمن این که برخی شواهد دیگر حاکی از آن است که احتمالاً این مسجد روی بقایای به جا مانده از یک آتشکده در دوران پیش از اسلام بنا شده است.
غار خونیک
غار «خونیک» در جنوب قائن که در حاشیه جاده آسیایی قرار دارد. شاخصترین غار قائن است که نخستین بار در سال ۱۹۵۴ توسط پروفسور کارلتون مورد کاوش قرار گرفت، قدمت این غار به دوران دیرینه سنگی میانی میرسد و بقایای اسکلت انسانهای پیش از تاریخ و دست افزارهای سنگی از این غار به دست آمده است.
از دیگر غارهایی که مورد بررسی و شناسایی قرار گرفتهاند و آثار معماری و سکونت در آنها قابل مشاهده است، میتوان به غارهای «فارسان، جوجه، ترشو، نوغاب، پهلوان، مشاگ، تجرگ، پل خیر، ملک و بزمرده (میانگور)» اشاره کرد.
آرامگاه (عمارت) بزرگمهر قائنی
در ۵ کیلومتری جنوب قائن بر دامنهٔ کوه بزرگمهر، مقبرهای قرار دارد که متعلق به یکی از عرفای نامدار، سیاستمدار و شاعر قرن چهارم و پنجم هجری قمری به نام قسیم بن ابراهیم بن منصور معروف بزرگمهر قائنی است. آرامگاه بزرگمهر قائنی بر اساس شواهد، از بناهای ساخته شده در قرن ۶ و ۷ هجری قمری میباشد. این بنا به شکل چلیپایی و با معماری زیبایی ساخته شده. بقعه آن چهار ایوانی ست و گنبد بر فراز این ایوانها استوار شده. نوادگان بزرگمهر، خانواده «نوری ابوذری» هستند که هم اکنون اکثراً ساکن همین شهر میباشند. پسوند خانوادگی «ابوذری» متعلق به این خانواده و برگرفته از نام بوذرجمهر میباشد.
آرامگاه شیخ ابوالمفاخر
این آرامگاه در قبرستان ابوالخیری قائن است. شیخ ابوالمفاخر از مشاهیر معروف و حکمای عالی مقام ایران است. وی در فن دبیری و جامع علوم معقول و منقول، افضل نویسندگان آن وقت بوده است. آرامگاه وی در جنوب شهر قرار دارد و به صورت تفریحگاهی بزرگ در آمده است.
قلعه کوه قائن
قلعه حسین قائنی معروف به قلعه کوه قائن در فاصله سه کیلومتری جنوب شهر قائن در ارتفاعات رشته کوه قهستان قرار دارد. این قلعه از جنوب و شرق به ارتفاعات و از سمت غرب و شمال به دشت قائن محدود است.
قلعه حسین قائنی در دوره سلجوقی به دستور قاضی حسین قائنی که از سرداران حسن صباح در قهستان بوده، ساخته شده است. این قلعه پس از قلعه شاه دژ نهبندان بزرگترین قلعه خراسان جنوبی است. این دژ یکی از بزرگترین دژهای خراسان جنوبی است و سالها مرکز حکومت حکام ایالت قهستان بود. این قلعه مشرف بر منطقه قهستان بوده بطوریکه حکام آن در هنگام خطر یا حمله دشمن از مناطق شرقی، با نور آتشی که برفراز قلعه کوه زردان، درفاصله ۶۵کیلومتری آن توسط قوای نظامی خودی برافروخته میشد، آگاه میشدند
قلعه کوه قائن شامل سه قسمت امیرنشین، قسمت مخصوص سربازان و اصطبل است. همچنین وجود بیش از ۳۰ برج دیدهبانی به استحکام، شکوه و عظمت بیشتر بنا کمک کرده است. قلعه کوه قائن در سال ۱۳۸۰ با شماره ثبت ۴۸۰۳ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
قلعه کوه زردان
زردان روستایی تاریخی از توابع دهستان افین بخش زهان در فاصله ۷۰کیلومتری شرق قاین قرارگرفته است. قلعه برفراز کوهبه شکل کله قندی و دارای شیب تندی است. ارتفاع آن ۵۰۰متر و در بلندترین نقطه قلعه طوری ساخته شده که مشرف به دشت ومنطقه زیرکوه وبالاکوه و مناطق دیگر است. با توجه به وضعیت طبیعی و بقایای استحکامات بجامانده از قلعه و قطعات سفال و سکه کشف شده از آن میتوان آن را از قلاع اسماعیلیه دانست. فضای محوطه بالای قلعه حدود ۳۰۰متر را شامل میشود. پلان معماری قلعه مستطیل شکل و از سنگ لاشه وملات ساروج ساخته شده و دارای حصار بلند و برجهایی جهت دیدبانی بوده است. راحت ترین معبر دست یابی به قلعه از سمت دیواره شرقی است که احتمالاً ساختمانی در اینجا برای کنترل و بازرسی افراد ورودی وجود داشته است. از وضعیت ظاهری قلعه چنین بر میآید که دردوره سلجوقیان و ایلخانی مسکونی بوده تاسیسات قلعه به مرور زمان بر اثر حوادث طبیعی چون زلزله و باران آسیبهای زیادی دیده و هم اکنون بسیار در هم ریخته است. احتمالاً این قلعه مورد استفاده امرا وحکام دوره ساسانی نیز بوده واز آنجا نواحی زیر کوه و ارتباط آن با هرات و دیگر شهرهای افغانستان کنونی را زیر نظر داشتهاند. اینقلعه کی از زیباتریت ودر عینحال مخوفترین قلاع خراسان جنوبی است و سالها مرکز دیده بانی حکومت حکام ایالت قهستان بوده است. بطوریکه حکام آن در هنگام خطر یا حمله دشمن از مناطق شرقی کشور، با نور و دود آتشی که برفراز قلعه کوه روشن میکردند حکام قهستان که در قلعه کوه قاین بودند را از خطر اگاه میکردند.
این اثربا شماره ثبت: ۱۵۲۸۰ در تاریخ ثبت: ۱۳۸۴/۱۲/۲۴ درفهرست آثارملی به ثبت رسیده است.
دژ زیرزمینی نیک
«دژ زیرزمینی نیک قائن» که از دورههای باستانی تا دوره اسلامی محل سکونت بود. این دژ تاریخی در درون «تپه نیک» واقع شده و به عنوان یک زیستگاه مخفی کاربرد داشته است. «فضاهای داخلی دژ زیرزمینی «نیک» شامل، اتاقها راهروها، هشتی مرکزی و یک سالن است که این فضاهای معماری بدون زوایای منظم ساخته شده است. راهروی اصلی این دژ با شیب ملایم به طرف بالا و سطح زمین امتداد دارد و در نزدیکی سطح زمین مسدود میشود.» «دژ زیرزمینی نیک» در فاصله ۳۵ کیلومتری شهرستان قائن در روستای نیک قرار گرفته است.
خانه سلطانی
بنای قدیمی خانه سلطانی یکی از آثار تاریخی شهرقائن مربوط به دوران زندیه در فهرست آثارملی کشور به ثبت رسیده است. این خانه که در محدوده بافت تاریخی شهر قائن قراردارد، درگذشته متعلق به خانواده سلطانی از ملاکین و بزرگان قائنات بود. کاربری این بنا در حال حاضر نیز مسکونی است و ازنظر ایستایی در وضعیت مطلوبی به سرمی برد. لازم به ذکراست، این بنا با توجه به اینکه دربافت تاریخی قائن قرارگرفته، از ارزش معماری قابل توجهی برخوردار است.
بنای رباط چاهک
بنای تاریخی رباط چاهک واقع در شهرستان قائن مربوط به دوران صفویه در فهرست آثارملی به ثبت رسیده است. رباط چاهک در ۹۵ کیلومتری جنوب غربی قائن قراردارد. این بنا دارای ایوانی مربع شکل، پنج ایوانچه متصل به اتاقهای پشتی و یک راهرو طویل با ایوانچههای متعدد است.
شهرستان زیرکوه به مرکزیت شهر حاجی آباد، در شمال شرقی استان خراسان جنوبی واقع شدهاست. این شهرستان تا فروردین ۱۳۹۱ جزوی از شهرستان قاینات بود که در این تاریخ به شهرستان ارتقا یافت.

تقسیمات کشوری
شهرستان زیرکوه شامل ۳ بخش و ۶ دهستان است:
بخش مرکزی شهرستان زیرکوه
دهستان زیرکوه
دهستان پترگان
شهرها: حاجی آباد
بخش زهان
دهستان زهان
دهستان افین
شهرها: زهان
بخش شاسکوه"مرکزیت آبیز"
دهستان شاسکوه
دهستان بهمن آباد
مشخصات کلی شهرستان
این شهرستان، دارای ۲ شهر حاجی آباد و زهان، سه بخش و ۶دهستان است. همچنین این شهرستان،
جاذبههای گردشگری
شهرستان زیرکوه، از جمله شهرستانهای قدیمی استان است که دارای پیشینه کهن میباشد اما به دلیل زلزله خیزی هیچ اثر باستانی برجای نماندهاست به جز بقایای مسجد جامع افین، رباط زردان، قلعه کوه زردان، مسجد تاریخی زهان مهمترین جاذبههای گردشگری این شهرستان عبارتند از:
روستای هدف گردشگری افین
روستای گردشگری زردان
طبیعت تجنود
مزار نور پیشبر
کوه شاسکوه فندخت
مزار میرسعدالله شاهرخت
قلعه حسن بایخان شاهرخت
سد خاکی شهید همت شاهرخت
طبیعت همت آباد جهت کویر نوردی
دهستان زیرکوه
دهستان زیرکوه نام دهستانی در بخش باغ بهادران شهرستان لنجان، استان اصفهان در ایران است. براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰۰۷۳ نفر (۲۶۲۰ خانوار) بودهاست.
بخش مرکزی شهرستان زیرکوه
بخش مرکزی شهرستان زیرکوه یکی از بخشهای شهرستان زیرکوه در استان خراسان جنوبی است. مرکز این بخش شهر حاجیآباد میباشد.
جمعیت
بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت بخش مرکزی شهرستان زیر کوه در سال ۱۳۸۵ برابر با ۲۶۲۰۳ نفر بوده که از این میزان ۱۶۹۵۱ نفر باسواد بودهاند.
موقعیت جغرافیایی
این بخش در شرق شهرستان قائنات واقع شدهاست و دارای سه دهستان شاسکوه به مرکزیت (آبیز)، دهستان زیرکوه به مرکزیت (حاجی آباد) و دهستان پترگان به مرکزیت (شاهرخت) میباشد. مساحت آن ۶۴۲۸ کیلومتر مربع و فاصله مرکز بخش تا مرز ۸۵ کیلومتر است.
این بخش از طریق دهستان پترگان ۱۱۶ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان دارد و بازارچه یزدان در این منطقه واقع است. تمامی مرز مشترک را دشت تشکیل میدهد.
از پدیدههای مهم جغرافیایی این بخش میتوان از دَقّ پِترِگان نام برد.
طبیعت و آب و هوا
اقلیم: دشت و کوهستان
جاهای دیدنی: طبعت زیبای روستای پیشبر , آبیز
نوع آبوهوا : نیمه گرمسیری متوسط
میزان بارندگی : ۱۵۰ میلیمتر
بیشینهٔ دما : ۳۸ درجه سانتیگراد
کمینهٔ دما : ۱۰- درجه سانتیگراد
امکانات
آموزش و پرورش :
کودکستان : ۴ واحد
دبستانهای دولتی : ۶۴ باب (۳۹۴۸ دانش آموز)
مدارس راهنمایی : ۱۵ باب (۱۵۹۷ دانش آموز)
دبیرستان : ۶ باب (۵۶۶ دانش آموز)
مراکز پیش دانشگاهی : ۲ واحد (۹۹ دانش آموز)
بهداشت ودرمان:
درمانگاه : ۴ واحد
داروخانه : ۱ واحد
خانه بهداشت : ۱۷ واحد
تعداد پزشکان عمومی : ۵ نفر
فرهنگی - ورزشی
کتابخانه : ۱ واحد (تعداد کتب : ۳۵۰۰)
مرکز فرهنگی هنری: ۱ کانون
مراکز ورزشی : ۶۰۰۰ متر مربع (زمین ورزشی)
سالن ورزشی : ۲ واحد (حاجی آباد - آبیز)
کشاورزی و دامداری
سطح زیر کشت آبی : ۱۸۰۰ هکتار
سطح زیر کشت دیم : ۱۵۰۰ هکتار
میزان تولید گندم در سال زراعی ۸۱ - ۸۲ : ۵۶۵۵ تن
تعداد دام موجود : ۱۵۰، ۰۰۰ راس
صنعت
تعداد کارگاه صنعتی : صفر
تعداد شاغلان بخش صنعت : صفر
راههای ارتباطی
طول راههای آسفالته : ۲۳۵ کیلومتر
طول راههای شنی : ۵۶۵ کیلومتر
طول راه مرزی : ۱۵۱ کیلومتر
آب
چاه عمیق : ۸۷ حلقه
قنات : ۱۴۴ رشته
چشمه : ۲۵ حلقه
تعداد مشترکان آبفای شهری: ۱۴۹۰
تعداد مشترکان آبفای روستایی : ۴۸۸۹
برق
تعداد مشترکین شهری : ۱۳۰۰
تعداد مشترکین روستایی : ۱۰۰۰۰
مشترکین بخش صنعت وکشاورزی : ۶۶
مخابرات
خطوط تلفن شهری : ۲۰۰۰
خطوط تلفن روستایی : ۱۶۴۷
حاجیآباد
حاجیآباد، مرکز شهرستان زیرکوه، شهری است در استان خراسان جنوبی.
جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵ برابر ۴۷۸۴ نفر گزارش شده است.
حاجیآباد در میانه راه شهر قائن به دَقّ پِترِگان و مرز افغانستان واقع شدهاست. منطقه حاجیآباد با خشکسالی روبهرو است و احداث خط لوله آبرسانی آبیز در مسیر رودخانه حاجیآباد از طرحهای بهبود وضعیت آب در این منطقه است.
زهان
زهان شهری است در استان خراسان جنوبی. این شهر در بخش زهان از توابع شهرستان زیرکوه قرار دارد. این روستا ابتدا به نام «زهآب» بوده یعنی محل جوشش آب که به تدریج به تغییر لهجه به نام زهان در آمدهاست. عمده در آمد اهالی این منطقه از طریق کشاورزی است که زرشک بیشترین سطح زیر کاشت را به خود اختصاص دادهاست.
جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵ برابر ۷۰۷ نفر گزارش شدهاست.
قدمت تاریخی این شهر به دوران پیش از اسلام برمی گردد. بازار زهان در حدود سیصد سال پیش در منطقه شهرت داشتهاست و تا صد سال پیش اهمیت ان در جنوب خراسان بیشتر از قاین وبیرجند بودهاست.
بخش زهان
بخش زهان یکی از بخشهای شهرستان زیرکوه در استان خراسان جنوبی ایران است.
تقسیمات کشوری
بخش زهان
دهستان افین
دهستان زهان
شهرها: زهان
جمعیت
بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت بخش زهان شهرستان زیرکوه در سال ۱۳۸۵ برابر با ۱۲۲۷۹ نفر بوده است.
بخش شاسکوه
بخش شاسکوه یکی از بخشهای استان خراسان جنوبی است که در شهرستان زیرکوه واقع شدهاست. این بخش از دو دهستان شاسکوه و بهناباد تشکیل یافتهاست. مرکز بخش شاسکوه روستای آبیز است.
دهستانها
دهستان شاسکوه
دهستان بهناباد
مرکز
بهناباد
روستاها
آبیز
اسفاد
میر آباد
نوده
استند
بند آخوند
بیدخت
پیکستان
چاه پایاب (همتآباد)
چاه مگار
حوص توبا
حوض تاجاحمد
حوض تیغزرد
حوض جمشید
حوض جهاد
حوض جهاد استند
حوض حاجشیر
حوض حاجیمحمد
حوض خران
حوض خواجه
حوض شیخ
حوض قادری
حوض قاسم
حوض گورخر
حوض محمدجان
حوض مسافر
حوض یعقوبی
خوض لپی
سد آخوند
سد بهمنآباد
شاسکوه
فندخت
فیروزآباد
کافور
کریزان سفلی
کریزان علیا
کلاته زرد
نیار
قائن
قائِن یا قایـِن یکی از شهرهای استان خراسان جنوبی و مرکز شهرستان قائنات در ایران است. قائن به خاطر زعفران مرغوب آن دارای شهرت است. شهر قائن که در گذشته دارای برج و بارو، کهندژ، خندق و ارگ بوده، به همراه تون (فردوس امروزی) از شهرهای مهم ایالت قهستان محسوب میشدهاست.
پیشینه
بر اساس آخرین یافتههای باستانشناسی سابقه سکونت در شهر قائن به دوران پارینه سنگی میانی (حدود ۳ هزار سال قبل) میرسد. بر اثر حفاریهای باستانشناسی هیئت آمریکایی در غار خونیک در جنوب این شهر، تعدادی دست افزارهای سنگی مربوط به دوران پارینه سنگی میانی در این غار به دست آمد که از لحاظ مطالعات باستانشناسی و انسانشناسی بسیار حائز اهمیت است. همچنین وجود تعداد زیادی تپههای باستانی در اطراف شهر قائن که بر اساس مشاهدات اولیه از دوران پیش از تاریخ دارای آثار و نشانههایی است که قدمت طولانی سکونت در این منطقه از کشور ایران را اثبات کردهاست.
نقل است که شهر قائن را کی لهراسپ پدر گشتاسب ساختهاست. مارکوپولو در سفرنامه خود از این ناحیه به نام «تونوکاین» نام بردهاست که این نام از نام دو شهر بزرگ ایالت قهستان که تون (فردوس امروزی) و قائن باشند گرفته شدهاست. همچنین درسال ۴۴۴ هـ. ق ناصرخسرو قبادیانی از این شهر دیدن کرده و از استحکامات شهر و مسجد جامع آن یاد کردهاست. ایالت قهستان، همزمان با ورود اعراب به ایران، پناهگاه زرتشتیانی بود که به آن پناه آورده بودند. حمدالله مستوفی، در قرن هشتم هجری از مرکزیت قائن نسبت بهآبادیهای دیگر قهستان، و همچنین از فراوانی زعفران و میوة آن گزارش دادهاست. یکی از مهمترین آثار تاریخی قائن، مسجد جامع آن است که از بناهای قرن هشتم هجری میباشد.
وجه تسمیه
علت نام گذاری بدرستی مشخص نیست اما سه نظر را میتوان مورد ارزیابی قرار دارد.
قائن واژهای است بسیار کهن که نام یکی از فرزندان حضرت آدم بوده و انتقام هابیل را از قابیل گرفته است.
قاین تغییر یافته کائن است. کائن به معنی موجود - وجود و است و کائنات جمع آن است.
قائن تغییر یافته از قهستان است و قهستان تغییر یافته و عربی شده کوهستان است.(به نقل از نامههای جغرافیایی میراثی کهن، دکتر عجم، سازمان نقشه برداری)
آثار باستانی
آخرین بررسیها در شهر قائن به شناسایی ۱۷۰ اثر منجر شده است. این آثار شامل تپهها و محوطههای باستانی، قلعهها، مساجد، مقابر و آرامگاهها، خانههای تاریخی، درختان کهنسال، غارها، پناهگاههای سنگی و دژهای زیرزمینی است.
بیشترین تراکم آثار مربوط به قرون میانه اسلامی بخصوص قرن پنجم (اواخر سلجوقی) تا قرن هشتم (تیموریان) است به شکلی که اکثر تپهها و محوطههای باستانی و قلعههای کوهستانی و بسیاری از غارها دارای آثاری از این دوران است. «وجود رشته کوههایی که دارای ساختار آهکی است در منطقه، باعث بوجود آمدن تعداد فراوانی غار در مناطق مختلف شهرستان قائن شده است.»
غارهای شناسایی شده بیشتر در مناطق مرکزی شهرستان پراکندهاند. علاوه بر شگفتیهای طبیعی که این غارها دارند وجود نشانههایی از آثار تاریخی بخصوص وجود آثار معماری در بسیاری از غارها، آنها را به یکی از جاذبههای مهم تاریخی و گردشگری منطقه تبدیل کرده و از این نظر دارای استعدادهای بالقوه فراوانی است. همچنین این بررسیها به شناسایی ۴۰ قلعه تاریخی در این شهر منجر شد. بیشتر این قلعهها در زمان اسماعیلیان (۱۰۰۰ سال پیش) ساخته شده و کاربرد نظامی داشتهاند. قدمت بقیه قلعهها به دوران ساسانی (۲۰۰۰ سال پیش) و سلجوقیان (همزمان با اسماعیلیان) باز میگردد.
بر اساس آخرین یافتههای باستانشناسی سابقه سکونت در شهر قائن به دوران پارینه سنگی میانی (حدود ۳۰ هزار سال قبل) میرسد.
قلعه چهل دختر
قلعه چهل دختر در ۵٫۳ کیلومتری جنوب شرق شهر قائن و در بخش مرکزی واقع شده و به شماره ۱۵۲۷۲ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. این قلعه بر فراز کوهی مشرف به دشت و شهر قائن واقع شده که این کوه دارای سطحی وسیع و مناسب برای ساخت و ساز میباشد. بالاترین نقطه قلعه به جبهه غرب قلعه نزدیک است و از این نقطه تمام قسمتهای قلعه قابل کنترل و تحت نظر میباشد.
مسجد جامع قائن
مسجد جامع قائن که از بناهای قرن هشتم هجری است، در قائن واقع شده است. این مسجد، برطبق کتیبهای که در لوح سنگی نقر نمودهاند، درسال ۱۰۸۶ هـ. ق مرمت شده است. منبر چوبی نفیس آن در سال ۱۰۸۲ هـ. ق ساخته شده، و از نمونههای عالی هنرهای دستی است. بنا بر اطلاعات سنگ لوحههای موجود در این مسجد، این بنا در زمان سلاطین گورکانی در قرن هشتم هجری، و به وسیله امیر جمشید بن قارن نایینی، یکی از سرداران گورکانی، بازسازی و اصلاح شده است. اما بسیاری نیز بنا بر برخی مدارک، احداث این بنا را به اوایل قرن پنجم هجری نسبت دادهاند، ضمن این که برخی شواهد دیگر حاکی از آن است که احتمالاً این مسجد روی بقایای به جا مانده از یک آتشکده در دوران پیش از اسلام بنا شده است.
غار خونیک
غار «خونیک» در جنوب قائن که در حاشیه جاده آسیایی قرار دارد. شاخصترین غار قائن است که نخستین بار در سال ۱۹۵۴ توسط پروفسور کارلتون مورد کاوش قرار گرفت، قدمت این غار به دوران دیرینه سنگی میانی میرسد و بقایای اسکلت انسانهای پیش از تاریخ و دست افزارهای سنگی از این غار به دست آمده است.
از دیگر غارهایی که مورد بررسی و شناسایی قرار گرفتهاند و آثار معماری و سکونت در آنها قابل مشاهده است، میتوان به غارهای «فارسان، جوجه، ترشو، نوغاب، پهلوان، مشاگ، تجرگ، پل خیر، ملک و بزمرده (میانگور)» اشاره کرد.
آرامگاه (عمارت) بزرگمهر قائنی
در ۵ کیلومتری جنوب قائن بر دامنهٔ کوه بزرگمهر، مقبرهای قرار دارد که متعلق به یکی از عرفای نامدار، سیاستمدار و شاعر قرن چهارم و پنجم هجری قمری به نام قسیم بن ابراهیم بن منصور معروف بزرگمهر قائنی است. آرامگاه بزرگمهر قائنی بر اساس شواهد، از بناهای ساخته شده در قرن ۶ و ۷ هجری قمری میباشد. این بنا به شکل چلیپایی و با معماری زیبایی ساخته شده. بقعه آن چهار ایوانی ست و گنبد بر فراز این ایوانها استوار شده. نوادگان بزرگمهر، خانواده «نوری ابوذری» هستند که هم اکنون اکثراً ساکن همین شهر میباشند. پسوند خانوادگی «ابوذری» متعلق به این خانواده و برگرفته از نام بوذرجمهر میباشد.
آرامگاه شیخ ابوالمفاخر
این آرامگاه در قبرستان ابوالخیری قائن است. شیخ ابوالمفاخر از مشاهیر معروف و حکمای عالی مقام ایران است. وی در فن دبیری و جامع علوم معقول و منقول، افضل نویسندگان آن وقت بوده است. آرامگاه وی در جنوب شهر قرار دارد و به صورت تفریحگاهی بزرگ در آمده است.
قلعه کوه قائن
قلعه حسین قائنی معروف به قلعه کوه قائن در فاصله سه کیلومتری جنوب شهر قائن در ارتفاعات رشته کوه قهستان قرار دارد. این قلعه از جنوب و شرق به ارتفاعات و از سمت غرب و شمال به دشت قائن محدود است.
قلعه حسین قائنی در دوره سلجوقی به دستور قاضی حسین قائنی که از سرداران حسن صباح در قهستان بوده، ساخته شده است. این قلعه پس از قلعه شاه دژ نهبندان بزرگترین قلعه خراسان جنوبی است. این دژ یکی از بزرگترین دژهای خراسان جنوبی است و سالها مرکز حکومت حکام ایالت قهستان بود. این قلعه مشرف بر منطقه قهستان بوده بطوریکه حکام آن در هنگام خطر یا حمله دشمن از مناطق شرقی، با نور آتشی که برفراز قلعه کوه زردان، درفاصله ۶۵کیلومتری آن توسط قوای نظامی خودی برافروخته میشد، آگاه میشدند
قلعه کوه قائن شامل سه قسمت امیرنشین، قسمت مخصوص سربازان و اصطبل است. همچنین وجود بیش از ۳۰ برج دیدهبانی به استحکام، شکوه و عظمت بیشتر بنا کمک کرده است. قلعه کوه قائن در سال ۱۳۸۰ با شماره ثبت ۴۸۰۳ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
قلعه کوه زردان
زردان روستایی تاریخی از توابع دهستان افین بخش زهان در فاصله ۷۰کیلومتری شرق قاین قرارگرفته است. قلعه برفراز کوهبه شکل کله قندی و دارای شیب تندی است. ارتفاع آن ۵۰۰متر و در بلندترین نقطه قلعه طوری ساخته شده که مشرف به دشت ومنطقه زیرکوه وبالاکوه و مناطق دیگر است. با توجه به وضعیت طبیعی و بقایای استحکامات بجامانده از قلعه و قطعات سفال و سکه کشف شده از آن میتوان آن را از قلاع اسماعیلیه دانست. فضای محوطه بالای قلعه حدود ۳۰۰متر را شامل میشود. پلان معماری قلعه مستطیل شکل و از سنگ لاشه وملات ساروج ساخته شده و دارای حصار بلند و برجهایی جهت دیدبانی بوده است. راحت ترین معبر دست یابی به قلعه از سمت دیواره شرقی است که احتمالاً ساختمانی در اینجا برای کنترل و بازرسی افراد ورودی وجود داشته است. از وضعیت ظاهری قلعه چنین بر میآید که دردوره سلجوقیان و ایلخانی مسکونی بوده تاسیسات قلعه به مرور زمان بر اثر حوادث طبیعی چون زلزله و باران آسیبهای زیادی دیده و هم اکنون بسیار در هم ریخته است. احتمالاً این قلعه مورد استفاده امرا وحکام دوره ساسانی نیز بوده واز آنجا نواحی زیر کوه و ارتباط آن با هرات و دیگر شهرهای افغانستان کنونی را زیر نظر داشتهاند. اینقلعه کی از زیباتریت ودر عینحال مخوفترین قلاع خراسان جنوبی است و سالها مرکز دیده بانی حکومت حکام ایالت قهستان بوده است. بطوریکه حکام آن در هنگام خطر یا حمله دشمن از مناطق شرقی کشور، با نور و دود آتشی که برفراز قلعه کوه روشن میکردند حکام قهستان که در قلعه کوه قاین بودند را از خطر اگاه میکردند.
این اثربا شماره ثبت: ۱۵۲۸۰ در تاریخ ثبت: ۱۳۸۴/۱۲/۲۴ درفهرست آثارملی به ثبت رسیده است.
دژ زیرزمینی نیک
«دژ زیرزمینی نیک قائن» که از دورههای باستانی تا دوره اسلامی محل سکونت بود. این دژ تاریخی در درون «تپه نیک» واقع شده و به عنوان یک زیستگاه مخفی کاربرد داشته است. «فضاهای داخلی دژ زیرزمینی «نیک» شامل، اتاقها راهروها، هشتی مرکزی و یک سالن است که این فضاهای معماری بدون زوایای منظم ساخته شده است. راهروی اصلی این دژ با شیب ملایم به طرف بالا و سطح زمین امتداد دارد و در نزدیکی سطح زمین مسدود میشود.» «دژ زیرزمینی نیک» در فاصله ۳۵ کیلومتری شهرستان قائن در روستای نیک قرار گرفته است.
خانه سلطانی
بنای قدیمی خانه سلطانی یکی از آثار تاریخی شهرقائن مربوط به دوران زندیه در فهرست آثارملی کشور به ثبت رسیده است. این خانه که در محدوده بافت تاریخی شهر قائن قراردارد، درگذشته متعلق به خانواده سلطانی از ملاکین و بزرگان قائنات بود. کاربری این بنا در حال حاضر نیز مسکونی است و ازنظر ایستایی در وضعیت مطلوبی به سرمی برد. لازم به ذکراست، این بنا با توجه به اینکه دربافت تاریخی قائن قرارگرفته، از ارزش معماری قابل توجهی برخوردار است.
بنای رباط چاهک
بنای تاریخی رباط چاهک واقع در شهرستان قائن مربوط به دوران صفویه در فهرست آثارملی به ثبت رسیده است. رباط چاهک در ۹۵ کیلومتری جنوب غربی قائن قراردارد. این بنا دارای ایوانی مربع شکل، پنج ایوانچه متصل به اتاقهای پشتی و یک راهرو طویل با ایوانچههای متعدد است.
غزوه احد نبردیاست که در نزدیکی کوه احد در جنوب غرب عربستان کنونی، میان سپاه
مسلمان مدینه به رهبری حضرت محمد مصطفی (ص) و سپاه مکه به رهبری ابوسفیان
درگرفت. نبرد احد دومین رویارویی سپاه مکه با مسلمانان بود؛ در غزوه بدر که در
سال سوم هجرت برابر با ۶۲۴ (میلادی) درگرفت، مسلمانان سپاه مکه را شکست دادند.
در مورد علت نام گیری کوه احد، برخی میگویند به خاطر جدا بودن این کوه از سایر کوههای منطقه احد نامیده شد. و برخی معتقدند محمد بخاطر علاقه به توحید و اشاعه آن نام آن کوه را احد نامید.
تاریخنگاران مسلمان، زمان نبرد را روز شنبه هفتم شوال سال سوم هجرت نوشتهاند؛ که برابر با ۲۳ مارس ۶۲۵ میلادیاست.
پس از شکست خوردن بتپرستان قریش در جنگ بدر، ابوسفیان عزاداری بر کشتهشدگان بدر را ممنوع کرد. ابوسفیان برای انتقام گرفتن از مسلمانان، از قبایل کنانه و ثقیف کمک خواست و سپاهی در حدود سههزار نفر از قبایل عرب فراهم شد. جبیر بن مطعم، نیز غلام خود وحشی را به هند دختر عتبه بخشید؛ هند پیمان بست که اگر وحشی حمزه پسر عبدالمطلب را بکشد، او را آزاد خواهد کرد. ابوسفیان، خود رهبری جنگ را برعهده گرفت، فرماندهی سوارهنظام راست را به خالد پسر ولید و فرماندهی سوارهنظام چپ را به عکرمه پسر ابوجهل سپرد. پیادهنظام وسط را هند دختر عتبه فرماندهی میکرد.
عباس پسر عبدالمطلب، عموی محمد، نامهای به محمد (ص) نوشت و در آن از آمادگی سپاه قریش در جنگ با مسلمانان نوشت. ابی بن کعب، این نامه را در مسجد نبوی به محمد سپرد.
درباره شیوه جنگ در بین یاران پیامبر اسلام، دیدگاههای گوناگونی پیش آمد. برخی از انصار به همراه عبدالله بن ابی میخواستند در مدینه بمانند و از شهر دفاع کنند؛ اما جوانان مهاجرین میخواستند سپاه مسلمانان مدینه را رها کرده و در بیرون شهر با دشمن روبهرو گردد. محمد نظریه اکثریت را پذیرفت و تصمیم گرفت سپاه از شهر بیرون رود.
سپاه اسلام از مدینه بیرون آمده و به نزدیکی شوط رسید. عبدالله بن ابی، با گروهی از همراهانش به مدینه بازگشت. محمد شب را در شیخان خوابید و محمد بن مسلمه را به پاسداری واداشت. محمد(ص) دو دسته تیرانداز را روی تپهای استقرار بخشید و عبدالله بن جبیر را فرمانده آنان قرار داد.
ابوعامر اوسی، که از پناهندگان به مکه بود، جنگ را آغاز کرد. در نبرد تن به تن، سهیل بن عمرو بر ابوعامر، علی بن ابیطالب (ع) بر طلحة بن ابیطلحة و زبیر بن عوام بر زید بن سعاد پیروز شدند. سرانجام نبرد سوارهنظام پیش آمد؛ سرانجام همه پرچمداران سپاه قریش یکی پس از دیگری کشته شدند و تنها خالد پسر ولید و سربازانش در هنگامی که مسلمانان در حال جمعآوری غنایم بودند، به آنها حمله آوردند. عمره دختر علقمه وقتی وضع حمله سربازان خالد را مشاهده کرد، پرچم را به دست گرفتو و آن را بلند نمود و سپاهیان اطراف وی گرد آمدند. یکی از رزمندگان قریش به نام لیثی، مصعب بن عمیر را کشت و اشاعه داد که محمد (ص) را کشتهاست. حمزه پسر عبدالمطلب به زوبین وحشی از پای درآمد و کشته شد.
ابن اثیر در تاریخ خود می نویسد:
محمد (ص) از هر طرف مورد هجوم دسته هایی از لشکر قریش قرار گرفت. هر دسته ای که به او حمله می آوردند علی (ع) به فرمان پیامبر به آنها حمله می برد و با کشتن بعضی از آنها موجبات تفرقشان را فراهم می کرد واین جریان چند بار در احد تکرار شد.به پاس این فداکاری، امین وحی نازل شد و ایثار علی را نزد پیامبر ستود و گفت: این نهایت فداکاری است که او از خود نشان می دهد. محمد (ص) وحی را تصدیق کرد وگفت: «من از علی واو از من است » سپس ندایی در میدان شنیده شد که مضمون آن چنین بود:
«لاسیف الا ذوالفقار، ولا فتی الا علی ».
شمشیری چون ذوالفقار وجوانمردی همچون علی نیست.
ابن ابی الحدید جریان را تا حدی مشروحتر نقل کرده، می گوید:
دسته ای که برای کشتن محمد (ص) هجوم می آوردند پنجاه نفر بودند و علی (ع) در حالی که پیاده بود آنها را متفرق می ساخت.
در سخنرانی مشروحی که علی (ع) برای «راس الیهود» در محضر گروهی از اصحاب خود انجام داد به فداکاری خود چنین اشاره میکند:
هنگامی که ارتش قریش سیل آسا بر ما حمله کرد، انصار ومهاجرین راه خانه خود گرفتند. من با وجود هفتاد زخم از آن حضرت دفاع کردم.
سپس علی قبا را به کنار زد ودست روی مواضع زخم، که نشانه های آنها باقی بود، کشید. حتی به نقل «خصال» صدوق، علی در دفاع از محمد (ص) به قدری پافشاری وفداکاری کرد که شمشیر او شکست و محمد (ص) شمشیر خود را که ذوالفقار بود به وی مرحمت نمود تا به وسیله آن به جهاد خود در راه خدا ادامه دهد.
ابن ابی الحدید می نویسد:
هنگامی که غالب یاران محمد پا به فرار نهادند فشار حمله دشمن به سوی او بالا گرفت. دسته ای از قبیله بنی کنانه وگروهی از قبیله بنی عبد مناف که در میان آنان چهار قهرمان نامور بود به سوی پیامبر هجوم آوردند. در این هنگام علی پروانه وار گرد وجود پیامبر می گشت واز نزدیک شدن دشمن به او جلوگیری می کرد. گروهی که تعداد آنان از پنجاه نفر تجاوز می کرد قصد جان پیامبر کردند وتنها حملات علی بود که آنان را متفرق می کرد. اما آنان باز در نقطه ای گرد می آمدند وحمله خود را از سر می گرفتند. در این حملات، آن چهار قهرمان وده نفر دیگر که اسامی آنان را تاریخ مشخص نکرده است کشته شدند. جبرئیل این فداکاری علی (ع) را به محمد(ص) تبریک گفت و پیامبر گفت: «علی از من و من از او هستم ».
در صحنه جنگهای گذشته پرچمدار از موقعیت بسیار بزرگی برخوردار بوده وپیوسته پرچم به دست افراد دلیر وتوانا واگذار می شده است.پایداری پرچمدار موجب دلگرمی جنگجویان دیگر بود وبرای جلوگیری از ضربه روحی به سربازان چند نفر به عنوان پرچمدار تعیین می شد تا اگر یکی کشته شود دیگری پرچم را به دست بگیرد.
قریش از شجاعت ودلاوری مسلمانان در نبرد بدر آگاه بود. از این رو، تعداد زیادی از دلاوران خود را به عنوان حامل پرچم معین کرده بود. نخستین کسی که مسئولیت پرچمداری قریش را به عهده داشت طلحة بن طلیحه بود. وی نخستین کسی بود که با ضربات علی (ع) از پای در آمد. پس از قتل او پرچم قریش را افراد زیر به نوبت به دست گرفتند وهمگی با ضربات علی (ع) از پای در آمدند:سعید بن طلحه، عثمان بن طلحه، شافع بن طلحه، حارث بن ابی طلحه، عزیز بن عثمان، عبد الله بن جمیله، ارطاة بن شراحبیل، صواب.
با کشته شدن این افراد، سپاه قریش پا به فرار گذارد واز این راه نخستین پیروزی مسلمانان با فداکاری علی (ع) به دست آمد.
مفید در ارشاد از صادق نقل می کند که پرچمداران قریش نه نفر بودند وهمگی، یکی پس از دیگری، به دست علی (ع) از پای در آمدند.
ابن هشام در سیره خود علاوه بر این افراد از افراد دیگری نام می برد که در حمله نخست با ضربات علی (ع) از پای در آمدند.
در مورد علت نام گیری کوه احد، برخی میگویند به خاطر جدا بودن این کوه از سایر کوههای منطقه احد نامیده شد. و برخی معتقدند محمد بخاطر علاقه به توحید و اشاعه آن نام آن کوه را احد نامید.
تاریخنگاران مسلمان، زمان نبرد را روز شنبه هفتم شوال سال سوم هجرت نوشتهاند؛ که برابر با ۲۳ مارس ۶۲۵ میلادیاست.
پس از شکست خوردن بتپرستان قریش در جنگ بدر، ابوسفیان عزاداری بر کشتهشدگان بدر را ممنوع کرد. ابوسفیان برای انتقام گرفتن از مسلمانان، از قبایل کنانه و ثقیف کمک خواست و سپاهی در حدود سههزار نفر از قبایل عرب فراهم شد. جبیر بن مطعم، نیز غلام خود وحشی را به هند دختر عتبه بخشید؛ هند پیمان بست که اگر وحشی حمزه پسر عبدالمطلب را بکشد، او را آزاد خواهد کرد. ابوسفیان، خود رهبری جنگ را برعهده گرفت، فرماندهی سوارهنظام راست را به خالد پسر ولید و فرماندهی سوارهنظام چپ را به عکرمه پسر ابوجهل سپرد. پیادهنظام وسط را هند دختر عتبه فرماندهی میکرد.
عباس پسر عبدالمطلب، عموی محمد، نامهای به محمد (ص) نوشت و در آن از آمادگی سپاه قریش در جنگ با مسلمانان نوشت. ابی بن کعب، این نامه را در مسجد نبوی به محمد سپرد.
درباره شیوه جنگ در بین یاران پیامبر اسلام، دیدگاههای گوناگونی پیش آمد. برخی از انصار به همراه عبدالله بن ابی میخواستند در مدینه بمانند و از شهر دفاع کنند؛ اما جوانان مهاجرین میخواستند سپاه مسلمانان مدینه را رها کرده و در بیرون شهر با دشمن روبهرو گردد. محمد نظریه اکثریت را پذیرفت و تصمیم گرفت سپاه از شهر بیرون رود.
سپاه اسلام از مدینه بیرون آمده و به نزدیکی شوط رسید. عبدالله بن ابی، با گروهی از همراهانش به مدینه بازگشت. محمد شب را در شیخان خوابید و محمد بن مسلمه را به پاسداری واداشت. محمد(ص) دو دسته تیرانداز را روی تپهای استقرار بخشید و عبدالله بن جبیر را فرمانده آنان قرار داد.
ابوعامر اوسی، که از پناهندگان به مکه بود، جنگ را آغاز کرد. در نبرد تن به تن، سهیل بن عمرو بر ابوعامر، علی بن ابیطالب (ع) بر طلحة بن ابیطلحة و زبیر بن عوام بر زید بن سعاد پیروز شدند. سرانجام نبرد سوارهنظام پیش آمد؛ سرانجام همه پرچمداران سپاه قریش یکی پس از دیگری کشته شدند و تنها خالد پسر ولید و سربازانش در هنگامی که مسلمانان در حال جمعآوری غنایم بودند، به آنها حمله آوردند. عمره دختر علقمه وقتی وضع حمله سربازان خالد را مشاهده کرد، پرچم را به دست گرفتو و آن را بلند نمود و سپاهیان اطراف وی گرد آمدند. یکی از رزمندگان قریش به نام لیثی، مصعب بن عمیر را کشت و اشاعه داد که محمد (ص) را کشتهاست. حمزه پسر عبدالمطلب به زوبین وحشی از پای درآمد و کشته شد.
ابن اثیر در تاریخ خود می نویسد:
محمد (ص) از هر طرف مورد هجوم دسته هایی از لشکر قریش قرار گرفت. هر دسته ای که به او حمله می آوردند علی (ع) به فرمان پیامبر به آنها حمله می برد و با کشتن بعضی از آنها موجبات تفرقشان را فراهم می کرد واین جریان چند بار در احد تکرار شد.به پاس این فداکاری، امین وحی نازل شد و ایثار علی را نزد پیامبر ستود و گفت: این نهایت فداکاری است که او از خود نشان می دهد. محمد (ص) وحی را تصدیق کرد وگفت: «من از علی واو از من است » سپس ندایی در میدان شنیده شد که مضمون آن چنین بود:
«لاسیف الا ذوالفقار، ولا فتی الا علی ».
شمشیری چون ذوالفقار وجوانمردی همچون علی نیست.
ابن ابی الحدید جریان را تا حدی مشروحتر نقل کرده، می گوید:
دسته ای که برای کشتن محمد (ص) هجوم می آوردند پنجاه نفر بودند و علی (ع) در حالی که پیاده بود آنها را متفرق می ساخت.
در سخنرانی مشروحی که علی (ع) برای «راس الیهود» در محضر گروهی از اصحاب خود انجام داد به فداکاری خود چنین اشاره میکند:
هنگامی که ارتش قریش سیل آسا بر ما حمله کرد، انصار ومهاجرین راه خانه خود گرفتند. من با وجود هفتاد زخم از آن حضرت دفاع کردم.
سپس علی قبا را به کنار زد ودست روی مواضع زخم، که نشانه های آنها باقی بود، کشید. حتی به نقل «خصال» صدوق، علی در دفاع از محمد (ص) به قدری پافشاری وفداکاری کرد که شمشیر او شکست و محمد (ص) شمشیر خود را که ذوالفقار بود به وی مرحمت نمود تا به وسیله آن به جهاد خود در راه خدا ادامه دهد.
ابن ابی الحدید می نویسد:
هنگامی که غالب یاران محمد پا به فرار نهادند فشار حمله دشمن به سوی او بالا گرفت. دسته ای از قبیله بنی کنانه وگروهی از قبیله بنی عبد مناف که در میان آنان چهار قهرمان نامور بود به سوی پیامبر هجوم آوردند. در این هنگام علی پروانه وار گرد وجود پیامبر می گشت واز نزدیک شدن دشمن به او جلوگیری می کرد. گروهی که تعداد آنان از پنجاه نفر تجاوز می کرد قصد جان پیامبر کردند وتنها حملات علی بود که آنان را متفرق می کرد. اما آنان باز در نقطه ای گرد می آمدند وحمله خود را از سر می گرفتند. در این حملات، آن چهار قهرمان وده نفر دیگر که اسامی آنان را تاریخ مشخص نکرده است کشته شدند. جبرئیل این فداکاری علی (ع) را به محمد(ص) تبریک گفت و پیامبر گفت: «علی از من و من از او هستم ».
در صحنه جنگهای گذشته پرچمدار از موقعیت بسیار بزرگی برخوردار بوده وپیوسته پرچم به دست افراد دلیر وتوانا واگذار می شده است.پایداری پرچمدار موجب دلگرمی جنگجویان دیگر بود وبرای جلوگیری از ضربه روحی به سربازان چند نفر به عنوان پرچمدار تعیین می شد تا اگر یکی کشته شود دیگری پرچم را به دست بگیرد.
قریش از شجاعت ودلاوری مسلمانان در نبرد بدر آگاه بود. از این رو، تعداد زیادی از دلاوران خود را به عنوان حامل پرچم معین کرده بود. نخستین کسی که مسئولیت پرچمداری قریش را به عهده داشت طلحة بن طلیحه بود. وی نخستین کسی بود که با ضربات علی (ع) از پای در آمد. پس از قتل او پرچم قریش را افراد زیر به نوبت به دست گرفتند وهمگی با ضربات علی (ع) از پای در آمدند:سعید بن طلحه، عثمان بن طلحه، شافع بن طلحه، حارث بن ابی طلحه، عزیز بن عثمان، عبد الله بن جمیله، ارطاة بن شراحبیل، صواب.
با کشته شدن این افراد، سپاه قریش پا به فرار گذارد واز این راه نخستین پیروزی مسلمانان با فداکاری علی (ع) به دست آمد.
مفید در ارشاد از صادق نقل می کند که پرچمداران قریش نه نفر بودند وهمگی، یکی پس از دیگری، به دست علی (ع) از پای در آمدند.
ابن هشام در سیره خود علاوه بر این افراد از افراد دیگری نام می برد که در حمله نخست با ضربات علی (ع) از پای در آمدند.
ساعت : 3:27 pm | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی